من يه دختر ازسرزمین قطره هاي بارونم که تارو پود وجودم با بلور هاي اسموني عجين شده. مي خواستم با دريا ها دوست باشم مي خواستم اسموني ترين باشم مي خواستم هم پرواز کبوتر ها باشم. به دريا رسيدم امواج من رو به خورشيد رسوندند. خورشيد من رو تو اغوشش گرفت با خودش به اسمون برد ابي شدم هم رنگ اسمون به رنگ شب سياه شدم با ستاره هايي که چشمک زنون روشنم ميکردن اما ديگه نتونستم هم پرواز کبوتر ها شم ولي راه پروازشون شدم . اميدوارم دوستاي خوبي پيدا کنم. با عشق مرگ هم شیرین است. نیستم نامرد این زمان خدایا.

Sùr t0n clàviiey p0ùr criitiikey. 8362; Générations Fakes and Mitos.

بعضی چیزا رو نمی شه نوشت بعضی چیزا رو نمی شه گفتبعضی چیزا رو فقط می شه احساس کردبعضی بغضا رو نمی شه شکستبعضی بغضا رو فقط باید قورت بدیبعضی دردا رو نمی شه فریاد زدبعضی دردا رو فقط می شه اشک ریخت. دستم به آرزوهایم نمی رسدآرزوهایم بسیار دورند. این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک صندلی زیر پایم می گذارم شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد.

Sunday, April 27, 2008. I also found the video clip on Chief Illinwek very interesting and helpful. Before seeing the video I never really thought of mascots being offensive and what an impact it had on some people. I think showing this helped all of us become more aware of this type of situation and we were able to see what it was like from another perspective. Wednesday, April 23, 2008. The Blue Roses Outside Book Review.